بخش ششم
( قید Adverb )
تعریف : به کلمه ای گفته می شود که چگونگی فعل صفت یا قید دیگری را توصیف می کند. مثل :
1) He runs quickly. 2) They are very bad. 3) She came quiet carelessly.
در جمله اول قید مورد نظر چگونگی فعل را توصیف می کند و در جمله دوم قید مورد نظر صفت را توصیف می کند و در چمله سوم قید مورد نظر قید دیگر را توصیف می کند.
انواع قید :
1) قیدهای حالت مثل : quickly- gracefully – kindly
2) قیدهای زمان مثل : today – yesterday – recently – later
3) قیدهای مکان مثل : here – away – outside
4) قیدهای کمی مثل : So - too
5) قیدهای تکرار مثل : often – rarely – seldom – regularly
قید های حالت که حالت و چگونگی انجام کاری را نشان می دهد. معمولا این قیدها بعد از فعل قرار می گیرند وچنانچه آن فعل دارای مفعول باشد این قیدها بعد از مفعول قرار می گیرند. این قیدها در ابتدای وسط و انتهای جمله قرار می گیرند. مثل :
Softly, he gets the paper. (ابتدا)
He quickly ran away. (وسط)
She dances gracefully. (انتها)
چگونگی ساخت قید حالت:
اکثر قیدهای حالت به lyختم می شوند یعنی با اضافه کردن (ly) به آخر صفات به وجود می آیند. مثل :
+ صفت ly Hard Hardly
نکته: بعضی از قیود مانند(slow – clear – quick) هستند که ما بدون اضافه کردن (ly) و همراه با (ly) می توانیم ازآنها استفاده کنیم. مثل :
She explains the problem clear(ly).
نکته : تعدادی از قیود هستند که هم به عنوان صفت و هم به عنوان قید بکار می روند و عبارتند از :
( fast – hard – low – long – late )
مثل :
She has a hard work. (صفت) She works hard. (قید)
It is a long wall. (صفت) He stayed here as long as he can. (قید)
That is the back door. (صفت) Go back. (قید)
قیدهای زمان که زمان انجام کاری را بیان می کنند. این قیود به دو نوع معین و نامعین تقسیم می شوند که بعضی از آنها عبارتند از :
( yesterday – today – tomorrow ) قیود زمان معین
( recently – later – afterwards – already ) قیود زمان نامعین
نکته : معمولا قیدهای معین در جملات ساده در آخر جمله قرار می گیرد اما چنانچه جمله مرکب بود قید را در اول جمله می آوریم. مثل :
She went to the bookshop yesterday.
Tomorrow, we will leave for trip.
مثال برای قیود زمان نامعین :
Recently, the news about the Iraq’s security has not been good.
قیدهای مکان که بیانگر محل وقوع کاری هستند و معمولا بعد از فعل قرار می گیرند اما می توان آنها را در اول یا آخر جمله قرار داد. بعضی از آنها عبارتند از :
( in/inside – under – above – here – there – near – far – below )
مثل :
She came to here one hour ago.
We can go to everywhere we want.
Outside, it was bitterly cold. (ابتدا)
It is hot outside. (انتها)
قیدهای کمی که کمیت و مقدار صفت یا قیدی را نشان می دهند. که عبارتند از :
(Enough) به معنی کافی است یعنی حالت یا صفت بکار رفته به حد کفایت می باشد و به دو صورت در جملات قرار می گیرند :
Noun + Enough
مثل :
I had not enough money for that car.
He has enough courage to be a captain.
مثل :
This milk is not hot enough to drink.
It is not easy enough for this job.
قیدهای تکرار که بیانگر تعداد دفعات انجام کاری است که نامشخص تکرار شده است و معمولا قبل از فعل اصلی قرار می گیرد اما اگر افعالی مانند (am – is – are – was – were) در جمله باشد قید تکرار بعد از آنها قرار می گیرد. قیود تکراربه نسبت تعداد تکرار آنها عبارتند از :
(از چپ به راست تعداد دفعات کمتر می شود)
Always>Usually>Often>Sometimes>Now & then>
>>>Occasionally>Not often>Hardly ever>Rarely>Never
(Now & then) گاهگاهی (Occasionally) بعضی مواقع
(Hardly ever) تقریبا هرگز (Rarely) به ندرت
It often rains in North of Iran. (قبل از فعل اصلی)
It always snows in Arrak in winter.
The temperature in Ilam hardly ever gets to 30º in Winter.
He is often here at 6 o’clock in the morning. (بعد از افعال موردنظر)
You are usually in restaurant at noon.
بخش پنجم
ضمیر ( Pronoun )
تعریف : ضمیر کلمه ای است که در جمله به جای اسم می آید و از تکرار آن جلوگیری می کند .
انواع ضمائر ( Kinds of pronoun ) :
1) ضمائر شخصی ( Personal pronouns )
2) ضمائر ملکی ( Possessive pronouns )
3) ضمائر انعکاسی و تاکیدی ( Reflexive & Emphasizing pronouns )
4) ضمائر موصولی ( Relative pronouns )
5) ضمائر نامعین ( Indefinite pronouns )
6) ضمائر اشاره ( Demonstrative pronouns )
ضمائر شخصی ( Personal pronouns ) : که به دو دسته فاعلی(subject pronoun) و مفعولی (object pronoun) تقسیم می شوند . به این صورت :
Subject pronoun : مفرد جمع
I (من) we (ما)
You (شما) you (شما)
She (او) زن
He (او) مرد they (آنها)
It (آن)
Ali is a student. He is a student.
Object pronoun : مفرد جمع
Me ( مرا- به من) Us ( ما را- به ما )
You ( شما را-به شما ) You
Her ( او را- به او ) زن
Him ( او را- به او ) مرد Them ( ایشان را )
It ( آن را – به آن )
I asked Ali a question. I asked him a question.
نکته : بعد از افعال متعدی (افعالی که به مفعول نیاز دارند) و حروف اضافه از ضمیر مفعولی استفاده می کنیم .
Ali gave him a book. علی به او یک کتاب داد.
نکته : در جملات مقایسه ای که با ( than ) همراه اند بعد از ( than ) از ضمائر فاعلی استفاده می شود. مثل :
He is taller than he.
ضمائر ملکی ( Possessive pronouns ) : ضمائری هستند که مالکیت شخص یا شئ را نشان می دهند .
اول شخص mine ours
دوم شخص yours yours
سوم شخص hers/his/its theirs
مثال :
Tatiana’s father is her father. Michael’s mother is his mother.
A tree drops its leaves in autumn.
نکته : اگر جنسیت حیوان مشخص با شد می توانیم از ضمائر ملکی her & his استفاده کنیم .
نکته : صفات ملکی می توانند جایگزین ضمائر ملکی شوند البته به این صورت :
This (room) is ours. This is our room.
ضمائر انعکاسی ( Reflexive pronouns ) : به ضمائری گفته می شود که در جمله در جای مفعول قرار می گیرند و نشان دهنده این می باشد که مفعول همان فاعل می باشد . و به این ترتیب می باشند :
جمع مفرد
اول شخص myself (خودم را) ourselves (خودمان را)
دوم شخص yourself (خودت را) yourselves (خودتان را)
herself (خودش را) زن
سوم شخص himself (خودش را) مرد themselves (خودشان را)
itself (خودش را) حیوان
The man introduces himself. They see themselves in TV program.
نکته : ضمائر انعکاسی بعد از این عبارات قرار می گیرند :
ضمائر انعکاسی + حروف اضافه + فعل
He spoke to himself. با خودش حرف می زد.
Take care of yourself. مواظب خوت باش.
اما اگر حرف اضافه محل و مکان خاصی را بیان کند از این ضمائر استفاده نمی کنیم.
ضمائر تاکیدی ( Emphasizing pronouns ): این ضمائر شبیه به ضمائر انعکاسی هستند با این تفاوت که ضمائر تاکیدی به فاعل یا مفعول حالت تاکید می دهند . مثل :
Helena herself will cook the cake. هلنا خودش کیک را خواهد پخت.
I myself sent the Email. من خودم ایمیل را فرستادم.
ضمائر موصولی (Relative pronoun ) : ضمائری هستند که جای اسم را می گیرند و دو جمله را به هم مرتبط می کنند . که به دو بخش زیر تقسیم می شوند :
1) جملات پیرو توصیفی ( Defining clauses )
2) جملات پیرو غیر توصیفی ( Non-defining clauses )
جملات پیرو توصیفی : دراین جملات یک اسم یا ضمیر که مرجع ضمیر موصولی است توصیف می شود یعنی اگر جمله توصیفی نباشد اسم یا ضمیر ناشناس است . مثل :
The girl who sits along side of teacher is my sister.
در جمله بالا who sits along side of teacher جمله پیرو توصیفی می باشد که بدون آن تشخیص دختر ممکن نیست .
نکته : در این گونه جملات پیرو توصیفی مانند مثال بالا گیومه( , ) یا همان( comma ) وجود ندارد .
نکته : این جملات معمولا بعد از( اسم + the ) یا (اسم + a/an ) یا کلماتی مانند someone, somebody یا اسامی جمع بدونthe و یا استفاده می شوند . مثل :
I saw someone who comes from England.
The book is about a man who escapes from prison.
ضمائر موصولی که در جملات پیرو توصیفی بکار می روند :
ملکی مفعولی فاعلی
برای اشخاص whose whom/who who
that that
برای اشیاء whose/of which which which
that that
مثال برای جملات پیرو توصیفی که در آنها شخص فاعل و مفعول ومالک می باشد :
The man who robbed you has been arrested.
مردی که از تو دزدی کرد دستگیر شد.(فاعل)
The boy whom I saw told me the fact.
پسری که من او را دیدم حقیقت را به من گفت.(مفعول)
The film is about a man whose wife kills him.
فیلم درباره مردی است که زنش اورا می کشد.(ملکی)
مثال برای جملات پیرو توصیفی که در آنها شی فاعل و مفعول و مالک می باشد :
This is the picture which/that belongs to famous painter.
این نقاشی متعلق به نقاش معروف است.(فاعل)
This is a best way which/that I know.
این جاده بهترین جاده ای است که من می شناسم.(مفعول)
A book whose full of picture.
کتابی که پر از عکس است.(ملکی)
جملات پیرو غیر توصیفی : همانند جملات پیرو توصیفی اسم یا جمله ماقبل خود را توصیف می کنند با این تفاوت که بدون این جملات اسم قابل شناسایی است. بیشتر اوقات قبل از این جملات اسم خاص قرار می گیرد . مثل :
Michael, who sits on the bench, is my son.
میکائل کسی که روی نیمکت نشسته پسر من است.
نکته : در قبل و بعد جملات پیرو غیر توصیفی از (comma) یعنی( , ) استفاده می کنیم .
ضمائر موصولی که در جملات پیروغیر توصیفی بکار می روند :
ملکی مفعولی فاعلی
برای اشیاء whose/of which which which
مثال برای جملات پیروغیر توصیفی که در آنها شخص فاعل و مفعول ومالک می باشد :
Mohammad, who is the engineer, stopped his work.(فاعل)
He introduced me to his wife, whom I hadn’t see her.(مفعول)
Mina, whose children are in hospital, is trying to get a new job.(ملکی)
مثال برای جملات پیروغیر توصیفی که در آنها شئ فاعل و مفعول ومالک می باشد :
This car, which cost 15milion to buy, is useless for him.(فاعل)
My wife gave me this coat, which she had bought from Canada.(مفعول)
His car, whose lights were broken, was useless.(ملکی)
ضمائر نامعین ( Indefinite pronouns ) : ضمائری هستند که به شخص و شی معین مربوط نمی شود باکه در حالت کلی به اشخاص و اشیاءمربوط می شود . برخی از آنها عبارتند از
Some & any هم می توانند صفت باشند هم به عنوان ضمیر در جمله بکار روند. (some) در جملات مثبت و جملات سوالی که جواب سوال معمولا مثبت باشد بکار می رود . مثل :
They drink some coffee. (مثبت)
Would you like some tea? (سوالی)
He has not any clothes.
I have hardly any waste time.
(someone – somebody – something – no one – anybody): از این کلمات که از ترکیب با some & any به وجود می آید در جملات به این گونه استفاده می شود :
Someone wants to see you. (مثبت)
Nobody/no one could not find you. (منفی)
One این ضمیر به جای اشخاص در حالت کلی و نا مشخص در هر جمله ای به کار می رود . مثل :
One couldn’t arrive at the top of the mountain.
نکته : اگر فاعل این گونه جملات همان(one) باشد باید ضمائر دیگری که در ادامه جمله بکار می رود از مشتقات خود(one) باشد . مثل :
One should do that work by oneself.
ضمائر اشاره ( Demonstrative pronouns ) : این گونه ضمائر که از اسم آنها پیداست برای اشاره به دور و نزدیک استفاده می شوند . به این صورت :
This و these برای اشاره به نزدیک استفاده می شود مثل :
This is a book. این یک کتاب است.
These are my friends. اینها دوستان من هستند.
از ( this is ) برای معرفی کردن اشخاص استفاده می شود . مثل :
(Tatiana to Mina): this is my brother.
نکته : This & that با فعل مفرد بکار می رود ولی these & those با فعل جمع بکار می رود .
That & those برای اشاره به دور بکار می رود . مثل :
That is our house. آن خانه ماست .
Those are police officers. آنها افسر پلیس هستند .
نکته : می توانیم این ضمیرها را با ( one or ones ) به این صورت استفاده کنیم :
I want this (one) best.
صفات از لحاظ برتری به سه دسته تقسیم می شوند :
1) صفت ساده یا مطلق Positive degree
2) صفت تفضیلی (مقایسه ای) Comparative degree
3) صفت عالی Superlative degree
1) صفت ساده کلمه ای است که فقط اسمی را توصیف می کند .
Bad – Good – large - Small
2) صفت تفضیلی برتری چیزی یا شخصی را از چیزی یا شخص دیگر بیان می کند .
He is younger than I.
3) صفت عالی برتری شخص یا چیزی را از اشخاص و اشیا دیگر بیان می کند.
Helena is the youngest girl in our family.
طرز ساخت صفات تفضیلی و عالی از صفات مطلق (ساده) :
الف ) تمام صفات یک بخشی با er به صفات تفضیلی و با est به صفات عالی تبدیل می شوند.
Tall قد بلند taller tallest
Short کوتاه shorter shortest
Long بلند longer longest
با افزودن پسوند های er و est به آخر بعضی از صفات تغییراتی در آنها داده می شود .
1 ) صفاتی که به (e ) ساکن ختم می شوند وقتی er و est به آنها افزوده می شود ( e ) ساکن حذف می شود.
Large larger largest
Fine finer finest
Brave braver bravest
2 ) صفاتی که به حرف ( y) ختم می شوند بر دو نوعند
الف ) اگر قبل از حرف ( y ) یک حرف صدادار باشد با با افزودن er و est تغییری در انها داده نمی شود .
Gay خوشحال gayer gayest
Coy محجوب coyer coyest
ب ) اگر قبل از ( y ) حروف بی صدا باشد ( y ) را به ( i ) تبدیل نموده و er و est را به آن اضافه می کنیم .
Easy easier easiest
Happy happier happiest
3 ) صفات یک بخشی که مختوم به یک حرف بی صدا بوده با افزودن er و est حروف بی صدای آخر را تکرار می کنیم . مثل :
Hot hotter hottest
نکته : صفات دو بخشی که به حروف er – le – y – ow - ختم می شوند . با er و est تبدیل به صفات تفضیلی و عالی می شوند .
Clever cleverer cleverest
Narrow narrower narrowest
ولی اگر به این حروف ختم نشوند با more تفضیلی و با most به صفات عالی تبدیل می شوند . این دو کلمه قبل از صفت بکار می روند .
Useful more useful most useful
Pleasant more pleasant most pleasant
صفات بی قاعده :
صفاتی هستند که قانون خاصی برای آنها وجود ندارد . مثل :
صفت عالی صفت تفضیلی صفت ساده
Good Better Best
Bad Worse Worst
Little Less Least
Much & Many More Most
Up Upper Uppermost
Near Nearer Nearest
Far Farther Farthest
Out Outer Outmost
نکته : بعد از صفات و قیدهای تفضیلی کلمه Than و بعد از صفات عالی حرف اضافه (of) بکار برده می شود . و در جلوی صفات عالی حرف تعریف (the) قرار می گیرد . مثل :
He is older than his brother.
او از برادرش بزرگتر است.
January is the coldest month of the year.
ژانویه سرد ترین ماه سال است.
مقایسه صفات از نظر برتری و پستی – برابری و نا برابری :
الف ) کلمه more در اول صفات ساده قرار می گیرد . و برتری آن صفت را از صفت دیگر بیان می کند . اگر به جای more از less که متضاد آن است استفاده کنیم قبل از صفت قرار می گیرد . و پستی آن را از صفت دیگر بیان می کند . مثل :
She is more beautiful than her sister . ( برتری )
She is less beautiful than her sister . ( پستی )
ب ) هر گاه بخواهند دو صفت یا قید را از نظر برابری با هم مقایسه کنند اگر مساوی باشند آن صفت یا قید را بین as …… as قرار میدهند و اگر نا مساوی بودند آن را بین so…….as با یک فعل منفی قرار می دهند . مثل :
Mina is as old as her sister.
مینا همسن خواهرش است.
Ali is as tall as my brother.
علی هم قد برادر من است.
This room is not so large as the other room.
این اطاق به بزرگی آن یکی نیست.
She doesn’t work so hard as her brother.
او به سختی برادرش کار نمی کند.
ج ) اگر دو اسم را از لحاظ برابری با هم مقایسه کنیم آن را بین The same………as قرار می دهیم . مثل :
Jack is the same age as Mike.
جک همسن مایک است.
نکته : در مکالمات روزانه اغلب به جای so…..as از as….as با فعل منفی استفاده می کنیم . مثل :
He is not as tall as his brother.
Much & Very (خیلی) :
Very با صفات ساده و قید های ساده و Much با صفات تفضیلی بکار می رود . مثل :
The weather is very cold today.
امروز هوا خیلی سرد است.
Helena is much more beautiful than her sister.
هلنا خیلی از خواهرش زیباتر است.
Good & Well :
Good صفت است و اسم را توصیف می کند ولی Well قید است و فعل را توصیف می کند. مثل :
He is a good boy.
او پسر خوبی است.
She does her work well.
او کارش را به خوبی انجام می دهد.