بخش چهارم
( صفت Adjective )
تعریف : صفت کلمه ای است که اسم را توصیف می کند . مثل :
She has a nice car. We have a large garden.
در جملات بالا Large & nice صفت هستند و به ترتیب اسم های garden & car را توصیف می کنند.
محل قرار گرفتن صفت :
به طور معمول همیشه قبل از اسم قرار می گیرند ولی وقتی صفت به صورت تاکید باشد در اول جمله ذکر می شود . مثل :
A beautiful flower گل زیبا A heavy box یک جعبه سنگین
در حالت تاکید
Brave he may be, but he is not a good soldier.
ممکن است شجاع باشد ولی سرباز خوبی نیست .
محل قرار گرفتن چند صفت برای یک اسم :
وقتی دو یا چند صفت یک اسم را توصیف می کنید صفتی که از همه واقعی تر و نزدیکتر به اسم با شد در جلوی اسم قرار می گیرد و بقیه صفات (صفات نظری) نسبت به یکد یگر به ترتیب قرار می گیرند . مثل :
Three beautiful young girls. سه دختر جوان زیبا
در جمله بالا صفتYoung از صفات دیگر واقعی تر است زیرا جوانی را کسی نمی تواند انکار کند در حال که زیبایی نسبی است .
محل قرار گرفتن صفات متفاوت برای یک اسم :
در یک جمله انگلیسی صفات اشاره مانند( This – that – these – those ) قبل از صفات دیگر قرار می گیرند.
مثل:
This high stone building این ساختمان بلند سنگی
That tall handsome fellow آن شخص قد بلند خوش قیافه
نکته : گاهی اوقات ممکن است بیش از یک صفت واقعی قبل از یک اسم به کار رود در این صورت از الگوی زیر برای چینش صفات استفاده می کنیم . (به ترتیب از چپ به راست)
اسم+هدف+نوع+جنس+ملیت+صفتing/ed +رنگ+قدمت(سن)+شکل+کیفیت فیزیکی+اندازه+صفت نظری (1) (2) (3) (4) (5) (6) (7) (8) (9) (10) (11) (12)
مثل :
An old plastic container(5 9 12)
A hard red ball (3 6 12)
نکته : صفات ملکی نیز قبل از سایر صفات قرار می گیرند . مثل :
My beautiful large garden .
نکته : بعد از صفات اشاره و ملکی صفات کمی قرار می گیرند . مثل :
Her two older brothers Those three young boys
نکته : کلمات ( all – both) که در دسته صفات کمی هستند جلو تر از صفات ملکی قرار می گیرند چون این دو صفت کلمات تاکیدی هستند . مثل :
Both my eyes All his books
طرز ساخت صفت از اسم :
بیشتر صفات با افزودن پسوند های زیر در آخر اسم ساخته می شوند . عبارتند از :
Ful – less – some – ish – y – en – ern – ly – ous – able – ible – ed – like
مثال برای هر کدام :
(ful)
Sin گناه Sinful گناه کار
Harm آسیب Harmful مضر
(Less)
Hat کلاه Hatless بی کلاه
Help کمک Helpless بی کمک
(Some)
Trouble زحمت Troublesome پر زحمت
Burden بار Burdensome سنگین
(Ish)
Child بچه Childish بچگانه
Boy پسر Boyish پسرانه
(Y)
Sun خورشید Sunny آفتابی
Cloud ابر Cloudy ابری
(En)
Gold طلا Golden طلائی
Wood چوب Wooden چوبی
(Ern)
West مغرب Western غربی
East مشرق Eastern شرقی
(Ly)
King شاه Kingly شاهانه
Friend دوست Friendly دوستانه
(Ous)
Glory شکوه Glorious باشکوه
Courage جسارت Courageous شجاع
(Able)
Comfort آسایش Comfortable راحت
Misery بد بختی Miserable بدبخت
(Ed)
Money پول Moneyed پول دار
Talent استعداد Talented بااستعداد
(Like)
God خدا Godlike خدا پسندانه
Star ستاره Star like مثل ستاره
بعضی از صفات از فعل ساخته می شوند:
Receive دریافت کردن Receptive پذیرنده
Believe باور کردن Believable باور کردنی
Run دویدن Running روان
بعضی صفات هستند که از دیگر صفات ساخته می شوند : مثل :
Historic Historical
صفات در زبان انگلیسی به سه دسته تقسیم می شوند .
1) صفات کیفی یا توصیفی Adjective of quality
2) صفات کمی یا مقداری Adjective of quantity
3) صفات اختصاصی Distinctive Adjectives
صفات اختصاصی شامل :
الف ) صفات ملکی Possessive adjectives مثل:
ب ) صفات تاکیدی Emphasizing adjectives مثل:
Own – very -
ج ) صفات اشاره Demonstrative adjectives مثل:
This – that – these – those
د ) صفات استفهامی Interrogative adjectives مثل:
Which – what
1) صفات توصیفی: صفاتی هستند که چگونگی اسم را بیان میکنند. مثل:
Good – Bad – Large – Red
2) صفات کمی : این صفات تعداد و مقدار اسم را بیان می کنند و به دو دسته معین و نا معین تقسیم می شوند
الف ) صفات کمی معین Definite : عبارتند از 1 ) اعداد اصلی یا معمولی One – two – three 2 ) اعداد ترتیبی مثل : First – Second – Third
3 ) کلماتی مثل : دو برابر Doubleو سه جزئی Triple و چهار برابر Fourfold
ب ) صفات کمی نا معین Indefinite: این صفات عبارتند از :
Some – Any - Many – Much – A few – A little – A lot of - …
چند نکته در باره صفات نا معین :
1 ) Some در جملات مثبت و با اسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارش و با فعل جمع و مفرد و جملات سوالی به کار می رود . مثل:
There is some tea in the teapot.
مقداری چای در قوری هست .
There are some books on the table.
تعدادی کتاب روی میز است .
Can you give me some more information?
می توانید اطلاعات بیشتری به من بدهید ؟
2 ) Any در جملات منفی و سوالی و با اسامی قابل شمارش جمع و غیر قابل شمارش و همچنین در جملاتی که با شک و تردید همراه باشد با قید هایی مانند . بندرت – به زحمت – به کار می روند. مثل :
There is not any water in the river.
در رود خانه آبی وجود ندارد .
There are not any books on the desk.
کتابی روی میز نیست .
There is hardly any bread in the house.
در خانه به زحمت نانی وجود دارد .
Do you have any money?
آیا پولی دارید ؟
نکته : Any همچنین در جملات مثبت به معنی ( هر ) به کار می رود مثل :
You can take any book you like.
هر کتابی که دوست دارید می توانید بردارید .
3) Much فقط با اسامی غیرقابل شمارش و با فعل مفرد همراه است و در جملات مثبت و منفی و سوالی به کار می رود مثل :
He has not much money.
او پول زیادی ندارد .
Has she got much money?
آیا او پول زیادی دارد ؟
4 ) Many فقط با اسامی قابل شمارش و با فعل جمع همراه است و در جملات مثبت و منفی و سوالی به کار می رود مثل :
There were not many people at the seaside.
در کنار دریا مردمان زیادی نبودند .
Were there many people at the seaside?
آیا در کنار دریا مردمان زیادی بودند ؟
5 ) Few با اسامی قابل شمارش به کار می رود و متضاد Many هست و عدم یا نبود چیزهایی یا اشخاصی را می رساند . و همیشه با اسم و فعل جمع همراه است . مثل :
There were few children at the party.
در مهمانی تعداد بچه خیلی کم بود .
6 ) Little با اسامی غیر قابل شمارش و با اسم و فعل مفرد به کار می رود و عدم وجود چیزی را می رساند . مثل :
There is little water in the river.
آب در رود خانه کم است .
7 ) A few ( چند تا ) با اسامی قابل شمارش و فعل جمع به کار می رود و وجود چند چیز یا چند شخص را می رساند . ( حتی اگر تعداد آن کمی باشند ) مثل :
He has a few friends in this city.
او در این شهر چند نفر دوست دارد .
8 ) A little ( کمی ) با اسامی غیر قابل شمارش و با فعل مفرد به کار می رود و وجود مقدار چیزی را می رساند ( حتی اگر مقدار آن کم باشد ) مثل :
He has a little money in his packet.
او مقداری پول در کیفش دارد .
9) Enough (کافی) با اسامی قابل شمارش (جمع) و غیر قابل شمارش (مفرد) بکار می رود و قبل و بعد از اسم نیز نوشته می شود. مثل :
There is enough food for everybody.
برای همه غذای کافی وجود دارد .
10) Neither & Either این دو کلمه مفرد هستند و با فعل مفرد بکار می روند و صفت و ضمیر می باشند .
Either of these two boys knows English well.
هر کدام از این دو پسر به خوبی انگلیسی را به خوبی می دانند .
Either با or و neither با nor همراه است و هر دو با فعل مثبت بکار برده می شوند. مثل :
He speaks either English or French.
هم انگلیسی و هم فرانسه صحبت می کند .
He speaks neither English nor French.
نه انگلیسی و نه فرانسه حرف می زند .
11) Each & Every هر دو با فعل مفرد همراهند . Each به معنی (هرکدام) یکی از دو چیز یا دو شخص و یا یکی از چند چیز و یا چند شخص در جمله بکار برده می شوند. اما Every هرگز بین دو چیز یا دو شخص بکار نمی رود و همیشه برای بیش از دو چیز یا دو شخص بکار می رود .
نکته : Each ضمیر نیز می باشد ولی Every همیشه صفت است . مثل :
Each one of the two boys was wrong.
یکی از دو پسر در اشتباه بود .
She read every book of library.
او همه کتابهای کتابخانه را خواند .